عشق فقط عشق علی رهبر فقط سید علی
ولایت ، سیاسی ، فرهنگی ، شهدا ، تفریحی ، دل نوشته ، اطلاع رسانی

برنامه اقدام مشترک

مقدمه:

هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هسته‌ای ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. ایران اعلام می‌نماید تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هسته‌ای نیست. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانی‌ها می‌انجامد. این راه حل جامع، ایران را قادر می سازد تا به طور کامل از حقوق خود در بهره گیری از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود. این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی سازی با تعریف مشترک و محدودیت‌های عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هسته‌ای می‌باشد. این راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی‌گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخش‌های آن توافق حاصل شود. این راه حل جامع شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم می‌باشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریم‌های شورای امنیت، تحریم‌های چندجانبه و تحریم‌های ملی مربوط به برنامه هسته‌ای ایران می‌انجامد.

در فاصله میان گام‌های اولیه و گام آخر، گام‌های دیگری از جمله پرداختن به قطعنامه‌های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت. 3+3 یا 1+5 و ایران مسئول نهایی کردن و اجرای قدم‌های مورد توافق میان- مدت و راه حل جامع با حسن نیت خواهند بود. یک کمیسیون مشترک از 3+3 و ایران برای نظارت بر اجرای اقدامات میان مدت و بررسی مسائلی که ممکن است پدید آیند، تشکیل خواهد گردید، در حالی که آژانس مسئولیت راستی آزمایی اقدامات مربوط به موضوع هسته‌ای را بر عهده خواهد داشت. این کمیسون مشترک برای تسهیل حل و فصل مسائل مورد نگرانی گذشته و حال با آژانس همکاری خواهد کرد.

عناصر گام اول

گام اول دارای دوره زمانی شش ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید می‌باشد. در این دوره همه اعضاء،با حسن نیت، در جهت حفظ فضای سازنده در مذاکرات فعالیت خواهند کرد.

ایران اقدامات داوطلبانه زیر را به انجام خواهد رساند:

- نیمی از اورانیوم موجود غنی شده 20 درصد را به صورت اکسید 20 درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران ذخیره نماید. بقیه UF6 20 درصد را به مواد کمتر از 5 درصد رقیق نماید. خط برگشت پذیر نیز وجود نداشته باشد.

- ایران اعلام می‌کند که برای این دوره 6 ماهه، اورانیوم را به سطح بالاتر از 5 درصد غنی سازی نکند.

- ایران اعلام می‌کند که فعالیت‌های خود در تاسیسات سوخت هسته‌ای نطنز، فوردو و یا راکتور اراک را که توسط آژانس با نام IR-40 شناسائی می‌شود، بیش از این گسترش نخواهد داد.

- همانگونه که ایران در برنامه عملیاتی کردن تاسیسات تبدیل مواد، به آژانس اعلام کرده است، با آغاز خط تبدیل مواد UF6غنی شده تا 5 درصد بهUO2، ایران تصمیم دارد موادUF6  جدیدا غنی شده تاسطح 5 درصد طی 6 ماه آینده را به اکسید تبدیل کند.

- محل‌های جدید برای غنی سازی ایجاد نمی‌شود.

- ایران برنامه تحقیق و توسعه (R & D) تحت نظارت، از جمله برنامه تحقیق و توسعه جاری غنی سازی خود را که با هدف انباشت اورانیوم غنی شده صورت نمی‌گیرد، ادامه خواهد داد.

- عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشند.

نظارت‌های بیشتر:

- ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات در خصوص طرحهای تاسیسات هسته‌ای ایران، توصیف ساختمان‌ها در هر یک از سایت‌های هسته‌ای، توصیفی از سطح عملیاتی که در هریک از اماکن که به فعالیت‌های هسته‌ای مشخص اشتغال دارند، اطلاعات در خصوص معادن و تخلیص و اطلاعات در خصوص منابع اولیه.

- ارائه پرسشنامه جدید فنی راکتور اراک به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که توسط آژانس با نام IR-40 شناسایی می‌شود.

- اتخاذ گام‌های لازم برای موافقت با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای انعقاد "رهیافت پادمان" در مورد راکتور اراک که توسط آژانس با نام IR-40 شناسایی می‌شود.

- دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به فردو و نطنز با هدف بررسی فایل‌های ضبط شده دوربین‌ها در مواقعی که آن‌ها برای بازرسی دوره‌ای موسوم به DIV ،IIV ،PIV  و بازرسی‌های سرزده در سایت حضور ندارند.

- دسترسی هدایت شده بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به:

o کارگاه‌های مونتاژ سانتریفیوژ

o کارگاه‌های تولید روتورسانتریفیوژ و محل‌های نگهداری،

o و معادن اورانیوم و تخلیص اورانیوم

در مقابل، 3+3، اقدامات داوطلبانه زیررا انجام خواهند داد:

- توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. در مورد معاملات نفتی مذکور، تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط، تعلیق می‌شوند.

- تعلیق تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بر:

o صادرات پتروشیمی ایران و نیز تعلیق تحریم خدمات مرتبط

o طلا و فلزات گرانبها، وتعلیق تحریم خدمات مرتبط

- تعلیق تحریم‌های آمریکا بر صنعت خودرو و تعلیق تحریم‌های خدمات مرتبط

- صدور گواهی عرضه ونصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی ایران و خدمات مرتبط.

- صدور گواهی بازرسی‌های مرتبط با ایمنی و تعمیرات در ایران و همچنین خدمات مرتبط

- عدم صدور قطعنامه‌های جدیدتحریم هسته‌ای توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد

- عدم صدور قطعنامه‌های جدیدتحریم هسته‌ای از سوی اتحادیه اروپا

- دولت امریکا، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره ازتحمیل تحریم‌های جدید هسته‌ای خودداری خواهد کرد.

- یک کانال مالی به منظور تسهیلات تجارت امور انساندوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد.

- تجات امور انساندوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور خواهد بود. این کانال مالی شامل بانکهای خارجی مشخص و بانک‌های ایرانی غیرتحریم شده خواهد بود که به هنگام ایجاد این کانال مشخص خواهند شد.

o کانال مزبور همچنین موارد را در بر می‌گیرد

- نقل و انتقال‌های مالی مورد نیاز برای پرداخت تعهدات ایران به سازمان ملل متحد

- پرداخت مستقیم شهریه به دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها برای دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور تا مبلغ توافق شده برای یک دوره شش ماهه.

- افزایش آستانه برای اخذ مجوزهای اتحادیه اروپا جهت تبادلات مالی تجارت موارد غیرتحریمی تا مبلغ مورد توافق.

عناصر گام نهایی راه حل جامع*

گام نهایی راه حل جامع که اعضا قصد دارند مذاکره در خصوص آن را در کمتر از یک سال بعد از تصویب این سند، به پایان رسانده و اجرای آن را شروع کنند، عبارتنداز:

- دارای دوره زمانی بلندمدت مشخصی خواهد بود که مدت آن مورد توافق قرار خواهد گرفت.

- بیانگر حقوق و تعهدات اعضاء معاهده عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای و موافقتنامه‌های پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد.

- بطور همه جانبه تحریم‌های هسته‌ای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم‌های چندجانبه و تحریم‌های ملی را برداشته و از جمله گام‌هایی برای دسترسی به حوزه‌های تجاری، فنآوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید.

- متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف می‌گردد، برنامه‌ای که شاخصه‌های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت‌های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت‌های غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محل‌هایی که در آن غنی سازی انجام می‌شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می‌گیرد، تعیین می‌گردد.

- نگرانی‌های مرتبط با رآکتور اراک که توسط آژانس با نامIR-40 شناخته می‌شود، را کاملا برطرف نماید. بازفرآوری و یا احداث تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشد، ایجاد نخواهد شد.

- اقدامات شفاف ساز و با نظارت بیشترمورد توافق را به طور کامل به اجراء درآورد. پروتکل الحاقی در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی تصویب و به اجراء درآید.

- شامل همکاری بین‌المللی هسته‌ای غیر نظامی باشد، که این همکاری‌ها از جمله در خصوص دستیابی به راکتورهای مدرن آب سبک قدرت و تحقیقاتی و تجهیزات مرتبط و نیز عرضه سوخت هسته‌ای مدرن و برنامه های تحقیق و توسعه (R&D) مورد توافق می‌باشد.

به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هسته‌ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته‌ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد.

* در خصوص گام نهایی و هر یک از گامهای میانی، این اصل اساسی که «تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است» اعمال می‌شود.

 

***

در این توافقنامه بندی وجود دارد که توضیحاتی در ذیل سند (پی نوشت) ارائه شده است که متاسفانه در ترجمه وزارت خارجه به آن اشاره ای نشده است.

- ایران اعلام می‌کند که فعالیت‌های خود در تاسیسات سوخت هسته‌ای نطنز (1)، فوردو (2) و یا راکتور اراک (3) را که توسط آژانس با نام IR-40  شناسائی می‌شود، بیش از این گسترش نخواهد داد.

1- به این معنی که طی شش ماه، ایران به سانتریفیوژهایی که نصب شده‌اند ولی غنی سازی اورانیوم انجام نمی دهند گاز UF6 تزریق ننماید. سانتریفیوژهای اضافی نصب ننماید. ایران اعلام می‌کند که طی شش ماه اول سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهایی از همان نوع جایگزین می‌کند.

2- در چهار آبشار سایت فردو که در حال حاضر غنی سازی اورانیوم انجام می‌دهند، از این پس غنی سازی بالای 5 درصد انجام نخواهد گرفت و ظرفیت غنی سازی افزایش نخواهد یافت. گاز UF6 به دوازده آبشار دیگر تزریق نمی شود تا در وضعیت غیرعملیاتی باقی بمانند. بین آبشارها اتصال وجود نخواهد داشت. ایران اعلام می‌کند که طی شش ماه اول، سانتریفیوژهای موجود را با سانتریفیوژهای همان نوع جایگزین می‌کند.

3- ایران اعلام می کند که برای رفع نگرانی‌های مربوط به احداث راکتور اراک برای شش ماه به راکتور سوخت تزریق نخواهد شد، یا آب سنگین را به سایت راکتور منتقل نمی‌کند و سوخت جدید را آزمایش نکرده یا سوخت بیشتر برای راکتور تولید نخواهد شد و تجهیزات اصلی باقی مانده نصب نخواهد شد.

4. مطابق برنامه های ایران، تولید سانتریفیوژ در ایران در این شش ماه مخصوص به جایگزینی سانتریفیوژهای آسیب دیده خواهد بود.

5. «تحریم خدمات مرتبط» به معنی هرگونه خدمات موضوع تحریم‌های اجرایی آمریکا یا اتحادیه اروپا، از قبیل بیمه، حمل و نقل یا مالی می‌باشد، تا جایی که هر یک از خدمات مذکور، مرتبط با تحریم بوده و برای تسهیل نقل و انتقالات مالی مورد نظر لازم باشد. این خدمات می‌تواند شامل نهادهای ایرانی تحریم نشده باشد.

6. رفع تحریم‌ها می‌تواند دربرگیرنده هر خط هوایی ایرانی تحریم نشده و نیز ایران ایر شود.

منبع: farsnews.com



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 4 / 9 / 1392برچسب:ترجمه رسمی متن کامل توافقنامه هسته‌ای ایران و ۱+۵,توافقنامه ژنو, توسط مسعود

در۲۳ آبان ۱۳۹۲

آیت الله اراکی فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.

پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟

با لبخند گفت: خیر

سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟

گفت: نه

با تعجب پرسیدم:

پس راز این مقام چیست؟

جواب داد:

هدیه مولایم حسین است!

گفتم چطور؟

با اشک گفت:

آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم…


منبع: http://ryousefi.ir



...


طبقه بندی: <-CategoryName->

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، این روزها پرسشی که بسیاری از اذهان را به خود مشغول نموده، سرنوشت سوریه و این سوال مهم است که آیا در صورت حمله آمریکا به این کشور، آیا ایران عکس العملی نظامی انجام خواهد داد؟ این پرسش خود به پرسش کلان تری باز می گردد و آن اینکه اصولاً ما یارای جنگ با آمریکا را داریم یا خیر؟

پاسخ به پرسش «امکان ورود نظامی ایران به جنگ آمریکا با سوریه» خود متوقف بر پرسش های دیگری است. اینکه آیا سوریه آنطور که سردار قاسم سلیمانی می گوید، واقعاً خط قرمز جمهوری اسلامی است؟ بر فرض هم که باشد، آیا ورود به جنگ مستقیم با آمریکا به صلاح ماست؟ آیا ما در این جنگ پیروز خواهیم بود؟ و حتی اگر پیروز شویم، نهایتاً سود برده ایم یا آسیب بیشتری دیده ایم؟ اصلاً به این پرسش ها بر چه مبنایی باید پاسخ داد؟ آیا باید آرمانی و ایدئولوژیک عمل کنیم و بگوییم «مالنا الا اهدی الحسنیین؛ یا پیروز می شویم که این بهترین است و یا کشته می شویم که این هم بهترین است»؟ و یا پا را روی زمین گذاشته و آرمان و ایدئولوژی را مختص شعار و عرصه جنگ روانی دانسته و در عمل، بر اساس واقعیات نظامی تصمیم بگیریم؟ و آیا بالواقع، بین ایدئولوژی و حقیقت، تفاوت وجود دارد؟

در این مجال مختصر، قصد و توان و علم پاسخ به تمام این پرسش ها را نداریم و طرح آنها صرفاً برای گشایش باب تأمل بود. بلکه تنها می خواهیم بر اساس یکی از پاسخ های ممکن به هر کدام از پرسش های فوق، به طرح یک دیدگاه بپردازیم.

آنچه در این یادداشت ادعای اثبات آن را داریم، این است که می توان بر اساسی مشترک از ایدئولوژی و واقعیت، نتیجه گرفت که چنانچه بین آمریکا و ایران جنگی مستقیم یا نیمه مستقیم صورت پذیرد، نه تنها بازنده قطعی آمریکا خواهد بود، که منافع این جنگ برای ایران به مراتب بیش از عدم آن است. لذا اگر آمریکا حمله ای جدی علیه سوریه آغاز نمود، جمهوری اسلامی می بایست مستقیماً وارد نزاع شود. با توجه به رادیکال بودن این ادعا، برای اثبات آن از پاسخ به نقض ها آغاز خواهیم نمود.

اولین نقض در مقابل این ادعا آن است که اصلاً مگر ما توان نظامی مقابله با آمریکا را داریم؟ مگر نه این است که حفظ نظام از اوجب واجبات است و در سیره ائمه طاهرین، هیچگاه جنگ و انقلابی از طرف ایشان آغاز نشده که از نظر نظامی، پیروزی در آن قطعی باشد؟[1] پس وقتی ما می دانیم که عملاً در توازن سلاح و نیرو حریف آمریکا نیستیم، چه عقلاً و چه شرعاً موظف به ورود جنگ با این ابرقدرت نیستیم.

خب می توان از طرق مختلف ایدئولوژیکی به این پرسش پاسخ داد و مثلاً بحث جنگ هشت ساله خودمان و غلبه ایمان بر سلاح و... را مطرح کرد. اما جدای از این مباحث که بالواقع هم نمی توان آنها را نادیده انگاشت و برایشان مبانی مستحکم قرآنی وجود دارد، می توان بر روی زمین و با محاسبات مادی نیز شکست آمریکا در صورت ورود به جنگ با ایران را نتیجه گرفت.

خطایی که در پس تمام تحلیل های فوق نهفته، این است که پیروزی در جنگ را صرفاً در «رویارویی مستقیم نظامی» می انگارد. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند بر همین مبنا هم می توان زمین گیری آمریکا در حمله به ایران را با توجه به موقعیت ویژه ژئوپولتیکی کشورمان (شرق و جنوب کویر پهناور، شمال و غرب کوهستان و پایتخت در امن ترین مکان ممکن) نتیجه گرفت. اما به نظر می رسد منحصر کردن نتیجه جنگ به رویاروی مستقیم نظامی، ناشی از ساده انگاری بیش از حد آن است.

علاوه بر بُعد نظامی، جنگ به عوامل متعددی چون اقتصاد، امنیت، دیپلماسی، هوش و حتی «اتفاق» وابسته است. به یاد داریم که هیتلر بزرگ تنها و تنها بر اثر سهل انگاری در رساندن یک خبر شکست خورد و یا نتیجه جنگ برده ی «صفین»، توسط یک حیله فردی به صد در صد عکس خود تبدیل شد.

آنچه به عقیده ما دلیل باخت قطعی آمریکا در جنگ با ایران خواهد بود، بُعد «امنیتی-اقتصادی» این نزاع خواهد بود. پاشنه آشیل ایالات متحده که روز به روز نیز بر شدت شکنندگی آن افزوده می شود، دو چیز است: اول نیروی انسانی آسیب پذیر و دوم سیستم امنیت محور سرمایه داری اش. چرا برخی تصور می کنند که ایران تنها تدارک نظامی مستقیم در مواجهه با آمریکا دیده است؟ این بسیار بدیهی است و اتفاقاً مورد تأیید برخی مطلعین امنیتی کشورمان که به خطر انداختن امنیت داخلی آمریکا برای جمهوری اسلامی کاری بسیار بسیار آسان است. آمریکا عراق و سوریه و مصر نیست که روزی چند صد نفر در آن بر اثر حملات تروریستی کشته شوند و آب از آب تکان نخورد. کافیست تنها و تنها چند بمب کوچک در چند نقطه نیویورک و واشنگتن منفجر شود تا از یک سو راهپیمایی های میلیونی علیه دولت این کشور در خاک آن و از سوی دیگر، سقوط موشکی ارزش سهام شرکت هایی که «امریکا چیزی جز آنها نیست» اتفاق بیفتد.

ابداً لازم نیست جمهوری اسلامی بتواند موشکی به درون خاک آمریکا بفرستد؛ تنها کافیست موشکی تا چند هزار کیلومتری وال استریت برود و در همان فاصله هم نابود شود. آنگاه این جت ها و موشک های سرمایه است که ظرف 24 ساعت، خاک آمریکا را به مقصد کشورهای دیگر ترک می کنند. آنچه نقطه قوت و در عین حال، ضعف نظام سرمایه داری است، این است که «سرمایه بی وطن است» و وطن آن جایی است که در آن امنیت باشد. شاید امپراطوری عظیم هالیوود بتواند با پمپاژ احساسات امریکن پاتریوتی مردم بی آرمان و لذت محور خود را برای دفاع از خاکش در خود نگه دارد، ولی قطعاً «سرمایه» که خود پدرجد اینگونه تبلیغات است، ذره ای تحت تأثیر آن قرار نگرفته و به سرعت و بر اساس قوانینی که خود برای حیاتش بعنوان «آزادی اقتصادی» طراحی کرده، مهاجرت می کند.

نکته ای که باید بطور ویژه به آن توجه داشت، این است که «یک سیستم هرچه پیچیده تر شود، آسیب پذیر تر خواهد بود». در لحظه ای که «کامپیوتر» ظهور کرد، چیزی به نام «امنیت اطلاعات» دقیقاً بر خلاف ادعای سازندگان آن، بالکل فرو ریخت. لذاست که می بینیم امروزه روسیه از دستگاه های تایپ ماشینی برای نگارش اسناد امنیتی خود استفاده می نماید و «دیجیتال زدایی» گسترده ای را در سیستم اطلاعاتی-امنیتی اش آغاز نموده. سیستم هرچه پیچیده تر شود، در عین حال وابستگی اجزای آن به هم و نیز اجزای جدید، بیشتر و بیشتر می شود و لذا آسیب هر جزء، می تواند به اجزاء بیشتری لطمه بزند و سیستم را با فشلی گسترده تری مواجه سازد. لذاست که می بینیم آغاز بحران اقتصادی در یک گوشه از کشورهای غربی، به سرعت تمامی آنها را فرا می گیرد و کشوری مانند جمهوری اسلامی که ارتباطی حداقلی با سیستم اقتصاد جهانی داشت، از آسیب های آن تا حد زیادی در امان می ماند. تا جایی که سیستم از وجود چنین کشوری احساس خطر نموده و توسط تحریم، نوعی «بحران مصنوعی اقتصادی» در آن ایجاد می کند تا از مهاجرت سرمایه به این کشور جلوگیری کند.

جمع بندی آنکه چنانچه آمریکا جنگی نظامی علیه منافع استراتژیک جمهوری اسلامی آغاز نماید، ایران با کمترین هزینه و به راحتی با به خطر انداختن امنیت ایالات متحده، این کشور را با بحرانی غیرقابل تصور مواجه خواهد نمود.

حال نقض دوم مطرح می شود که «مگر آمریکا نمی تواند چنین ناامنی ای را در ایران بوجود آورد»؟ او که در شرایط به ظاهر صلح، قادر است به آسانی دانشمندان هسته ای ما را ترور کند، چرا اگر اراده نماید نتواند مسئولین رده یک نظام و منافع حساس جمهوری اسلامی را نابود سازد و از این طریق، همان بحرانی اقتصادی-امنیتی را برای ما هم فراهم کند؟ پاسخ به این سوال، بر همان اساس دوگانه واقعی و ایدئولوژیکی خواهد بود.

اینگونه آغاز می کنیم: فکر می کنید واکنش مردم آمریکا و ایران به انفجار یک بمب در پایتختشان و یا ترور یک مسئولشان، چگونه خواهد بود؟ به نظرتان هیچ کدام از مسئولین کشور آمریکا، «فدائی» دارند؟ یعنی کسی که حاضر شود با اشتیاق و میل خود، جانش را فدا کند تا یک مسئول زنده بماند؟ «فدائی» یعنی آن چیزی که حتی بسیاری از «سرداران سپاه» در کشور ما دارند. خیلی واضح، الآن اگر برای رئیس جمهور سابق کشورمان اتفاقی بیفتد، صفی که برای اهداء هر عضو بدن به او تشکیل خواهد شد، چقدر طول خواهد داشت؟ پس اتفاقاً چنین اعمالی در خاک ایران بر خلاف آمریکا، بر شدت اشتیاق مردم بر مبارزه خواهد افزود. چنانچه شهید مظلوم به حق فرمود «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود».

و نکته دوم، واکنش مردم آمریکا و ایران در صورت وقوع جنگ بین این دو کشور چگونه خواهد بود؟ مگر نه این است که تنها اکثریت قریب به اتفاق آن چهار میلیون و نیم رأی سعید جلیلی، آماده نه فقط جان دادن در راه «دفاع» از کشور، که مشتاق اعزام برای جنگیدن با دشمن در خارج از خاک جمهوری اسلامی می باشند؟ و مگر پیام فیلم هایی چون اخراجی ها که فروش میلیاردی آن به منزله مهر تأیید قاطبه ملت بود، جز این است که همین جوان های به ظاهر «سوسول» که شاید مسلمانشان هم نخوانیم، فردا روزی اگر جنگی پیش آید، از بسیاری متشرعین جلودارتر خواهند بود؟

اما وضعیت در آمریکا چگونه است؟ چرا دیگر نه تنها هیچ فیلمی در مورد جنگ در این کشور ساخته نمی شود، الا اینکه «ضد جنگ» باشد، بلکه آثاری چون «آواتار» هم که قصد دارند آمریکا را ناجی جهان قلمداد کنند، صد در صد در ضدیت با جنگ ساخته می شوند؟ چه می شود که اثر ضد جنگی چون هارت لوکر در مقابل غول های رقیبش اسکار می گیرد؟ و مگر حتی همین «آرگو» نیز، ضد جنگ نیست؟ به یاد داشته باشیم که هالیوود بر خلاف سینمای نفتی و اشرافی و نخبه گرای ما، کاملاً وابسته به مردم است و جهت گیری های مردم است که فیلم سازی در آن کشور را جهت می بخشد (که حتی اگر به بالعکس آن هم معتقد باشیم، در نتیجه فرقی نمی کند)

مردم آمریکا نه تنها هیچ علاقه ای به جنگ، که هیچ رغبتی به دفاع هم ندارند و اگر سربازی به کشوری می رود، با دهها تجهیزات امنیتی و آن هم «اجباری» این کار را می کند. ایرانیان «جنگ طلب» نیستند، اما سالهاست منتظر یک جرقه اند تا حداقل بتوانند عقده این همه سال ظلم و جنایت استکبار جهانی را در جایی بگشایند و همین هم دست برتر جمهوری اسلامی است. اگر جنگی آغاز شود، در یک کشور صف های طولانی برای شرکت در آن و در دیگری، راهپیمایی های ملیونی علیه آن شکل می گیرد! این است عوامل خارجی مؤثر بر نتیجه جنگ نظامی.

نقض بعدی به این حرف، این است که «گویا شما پیام انتخابات 92 را نشنیدید»؛ 18 ملیون رأی به روحانی، به معنای یک «نه» بزرگ به سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی بود و در این شرایط، ابداً مردم حامی جنگ با ابرقدرتی چون آمریکا نیستند. برای پاسخ به این نقض، باید به 3 نکته توجه داشت. اولاً اینکه 18 ملیون رأی به روحانی را معادل نه به سیاست تهاجمی در نظر بگیریم، دقیقاً آن چیزی است که جریان آقای هاشمی به دنبال آن است. همانطورکه طیف عظیمی از 22 ملیونی که به خاتمی رأی دادند، به احمدی نژاد هم رأی دادند، قطعاً بخش عمده ای از رأی آقای روحانی نیز به دلایل دیگری چون روحانی بودن ایشان، پرستیز و بیان، وجهه اوپوزوسیونی و نهایتاً آن زیرکی شان در مناظره سیاسی بوده است. بله، قطعاً قابل انکار نیست که پیام بخش عمده رأی ایشان، اصطلاحاً همان «پایین کشیدن فیتیله» بوده است، اما نه همه اش.

نکته دوم مگر در جنگ هست ساله ما، چند درصد مردم شرکت نمودند؟ حقیقت غیر قابل انکاری که متأسفانه در رسانه ها مغفول مانده است، این است که اکثریت امت انقلاب کرده ی امام خمینی، به جنگ نرفتند. چه در سالهای ابتدای، چه میانه و چه انتهای آن. جنگ ناجوانمردانه هشت ساله ما را تنها چند صد هزار نفر آنگونه سرافرازانه به پیروزی رساندند. دیگرانی که شرکت نکردند، جز عده ای قلیل، مخالف دفاع نبودند و رزمندگان را می ستودند، اما خود جرأت ریسک جانشان را نداشتند. لذا اصولاً نیازی نیست اکثریت قریب به اتفاق ملت آماده حضور در جبهه ها باشند تا جنگ به پیروزی ختم شود. علاوه بر اینکه نگارنده بنابر دلایلی معتقد است که اکنون نسبت جوانان آماده حضور در جبهه به اول انقلاب، چند برابر شده است.

و اما نکته سوم و پاسخ اصلی، این است که در جنگ علیه یک کشور، چنانچه غلبه مطلق با طرف مهاجم نباشد، حتی مردمی که با جنگ مخالف هم بودند، پس از مدتی پای آن خواهند آمد. در ابتدای جنگ سوریه، ناپختگی ارتش این کشور در مقابله با حملات تروریست ها سبب ایجاد موجی ضد مردمی علیه حکومت آن شد. اما با گذشت مدتی از جنگ خیابانی و پیروزی های ارتش از یک سو و جنایات تروریست ها از سوی دیگر، قاطبه مردم با حکومت آن برای مبارزه با تروریست ها همنوا شدند.

مسأله ساده است؛ آن جنبش سبزی که امروز بر سیاست های احمدی نژاد و نظام علیه استکبار جهانی می تازد و رویای دوستی با آمریکا را در سر دارد، به محض اصابت اولین موشک به منزل دوست و همسایه اش از یک سو و مشاهده قدرت ایستادگی نسبی کشورش از سوی دیگر، به سرعت سر عقل آمده و جبهه اش را پیدا می کند. دقت کنید، «قدرت ایستادگی و ضربه زنی نسبی کشور خود» در این نتیجه گیری بسیار مؤثر است؛ چنانچه مردم ببینند دشمن مهاجم غلبه مطلق دارد، به جای دفاع، راهپیمایی های تسلیم برگزار خواهند نمود.

درحالیکه در کشور «معیشت محور»ی چون آمریکا، قضیه دقیقاً بالعکس است. یعنی آنچه برای مردم چنین کشوری که «تربیتی شهوانی» شده اند در درجه اول اولویت قرار دارد، «امنیت فرد خودشان» است. برای چنین مردمی به هیچ عنوان فرستادن سرباز به کشور دیگر برای نجات دنیا از تروریسم معنا ندارد و تا 11 سبتامبری اتفاق نیفتد، هیچ آمادگی نسبی ای برای جنگ ندارند. حتی از آن جلوتر، «وطن پرستی» برای یک آمریکایی دیگر معنایی ندارد و اگر بین پایان جنگ با حتی تجزیه قسمتی از خاکش و ادامه آن و حفظ تمامیتش مجبور به انتخاب شود، انتخاب دومی از او بسیار بعید می نماید.

اینها قسمتی از مجموعه دلایلی است که تاکنون مانع مواجهه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران شده است. به قسمت دوم این یادداشت، یعنی پاسخ به این پرسش که «آیا سوریه اصلاً خط قرمز جمهوری اسلامی حساب می شود و ورود به جنگی در دفاع از آن برای ما ضرورت دارد؟» انشاءالله در قسمت دوم خواهیم پرداخت.

منبع: www.598.ir



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 18 / 6 / 1392برچسب:, توسط مسعود

مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن،

زمان تشیع و تدفینم گریه نکن،


زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن؛


فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما عفت را.


شهید سعید زقاقی



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 17 / 6 / 1392برچسب:, توسط مسعود

دختر محجبه ای با ظاهر ساده از خیابان می گذشت پسرکی گستاخ از پیاده رو داد زد و به او گفت

چطوری سیبیلو؟!

 

دخترک با خونسردی کامل تبسمی کرد و گفت: ...

 

وقتی تو ابرو بر میداری مو رنگ می کنی و گوشواره میزاری منم

 

مجبورم سیبیل بزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نکنه!!!

یا علی

 



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 17 / 6 / 1392برچسب:, توسط مسعود

دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!

گفتم:ببخشید چی واقعا؟!

گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد!

گفتم:بله

گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید!

گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!

گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟

گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه!

یا علی



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 17 / 6 / 1392برچسب:, توسط مسعود

به نام خدا


لطفا تا آخر بخونید و اگر میخواهید تا آخر نخونید، خواهشا اصلا شروع به خواندن نکنید(ممنون)


اول از همه لازم به ذکر میدونم که من که دارم این مطلب رو میزارم ،نظر شخصی من هست

و فقط هم برای این، این مطلب رو

 

گذاشتم که برای خیلی از دوستان یه خورده مسئله روشن تر بشه.


دوم اینکه خواهش میکنم مطلب را تا آخر بخوانید و عجولانه نظر ندهید(با منطق)

و اینکه یه موقع سریع انگ ضد ولایت شدن ویا اینکه

 

دور شدن از ولایت فقیه رو به من نچسبونید.


خوب حالا قضیه چیه؟


راستش جریان از اینجا شروع شد که من توی سایت افسران بودم

و مشغول کشت و گذار که نظرم به یک مطلب که یکی از کاربران

 

عزیز افسرانی گذاشته بود ، جلب شد.


مطلب این بود که این دوست ما اومده بود و یک تصویر گذاشته بود(تصویرزیر):


واین مطلب رو زیر آن گذاشته بود:


این رو تقدیم به کسانی می کنم که سعی دارن اشتباهات احمدی نژاد رو لاپوشانی کنند


تقدیم به کسانی که باز هم به او گفتن مردمی نژاد


تقدیم به همه آنها

دوستان افسرانی میومدن و نظر میدادن و حرف های خودشونو میگفتن .بود بود بود

  تا اینکه یکی اومد و گفت آقای احمدی نژاد از

 

ولایت دور شد.


من در جواب نظر دادم چرا این حرف رو میزنی ؟ از ولایت دور شد یعنی چی؟

اصلا میفهمی داری چی میگی؟


من گفتم که چرا شما یه اختلاف نظر جزئی رو به معنای دور شدن از ولایت میدونید؟


یکی دیگه اومد گفت :اصلا شما ولایت رو در یک جمله تعریف کن و .....


خلاصه اینکه هر کسی یه چیزی گفت.


حالا من میخوام خدمت همه شما دوستان چند تا چیز رو روشن کنم.


بزارین از اینجا شروع کنم که چرا ما به مقام معظم رهبری میگیم امام؟


اصلا امام یعنی چی؟


آیا این امامی که به امام علی (ع) میگیم با امامی که به مقام معظم رهبری میگیم یکسان هست؟

و ...


خدمت دوستان عرض کنم که ما به یک روحانی محل که چند نفر( گاهی به تعداد انگشتان یک دست)

پشت سر او نماز میخوانند

 

و به اصطلاح قبولش دارن میگیم: امام جماعت، ولی توقع داریم که

مقام معظم رهبری که در مقام ولایت فقیه هستند و ملت های

 

زیادی این ولایت را پذیرفته اند ،به ایشان نگوییم "امام"؟

 

 

البته که میگیم امام.


ولی این امامی که ما به مقام معظم رهبری نسبت میدهیم با اون امامی که به معصومین(ع) میگوییم فرق داره.


این امامی که به مقام معظم رهبری میگیم یعنی پیشوا و راهنمای ما مردم.آیا چیزی غیر از اینه؟


ولی امامی که به معصومین(ع) نسبت میدهیم علاوه بر معانی بالا چیزهای دیگری هم هست.


اگر قبول ندارید،این یعنی اینکه شما معصومین(ع) و مقام معظم رهبری

  رو در یک سطح میدونید(!) که این کاملا اشتباهه.

توجه کنید:
اگر نگاه کنید و در قرآن یه خورده فکر کنید میبینید

که مقام امامت خیلی بالاتر از مقام نبوت است(؟!)


دلیلش هم اینه که خداوند به حضرت ابراهیم ابتدا مقام نبوت(پیامبری)

را عطا کردند و بعد از سال ها و امتحان آخر(قربانی حضرت

اسماعیل) خداوند به ایشان مقام امامت را عطا کردند و خیلی چیزهای دیگر.


درضمن این مسئله برای پیامبر گرامی اسلام(ص) هم صادق هست.بیشتر از این نمیخوام توضیح بدم.


حالا به نظر شما آیا این امامی که به مقام معظم رهبری

میگیم با امامی که به معصومین(ع) میگیم یکسانه؟


نکته بعدی اینه که یکی از دوستان از من خواست تا ولایت رو در یک جمله بیان کنم.


اول اینکه بعضی چیز ها رو نمیشه با یک یا چند جمله بیان کرد،باید

کتاب ها نوشته بشود.ولی من تعریف میکنم:


ولایت یعنی پذیرش و اطاعت بی چون و چرا از ولایت فقیه


خب اینو که همه میدونن. حتی بچه های کودکستانی هم همینو میگن.


میدونید مشکل ما کجاست؟


مشکل ما اینجاست که از هر چیزی فقط ظاهرش رو میبینیم و

یه چیزی میشنویم و همون رو همه جا مثه طوطی بیان میکنیم.


خب عزیز من این تعریف برای ولایت کسی درسته که معصوم باشه،

یعنی اینجور ولایت پذیری مختص ولایت معصومین(ع)

 

هست.مگه غیر از اینه؟


اطاعت بی چون و چرا برای کسانی هست که مطمئن باشیم اشتباه نکنند

نه اینکه معصوم نباشه بعد ما هم بی چون و چرا اطاعت کنیم.


خب مگه مقام معظم رهبری معصوم هستند که ما بدون چون و چرا از ایشان اطاعت کنیم؟


معلومه که معصوم نیستند.مقام معظم رهبری هم ممکن هست اشتباه کنند.


خود مقام معظم رهبری عزیز با شجاعت تمام در حرم امام رضا(ع) فرمودند

که ما در مسئله تولید نسل اشتباه کردیم


خب این یه نمونه اشتباه.


امام این نکته را هم فراموش نکنید:


من نمیخوام بگم که خدای ناکرده نباید از مقام معظم رهبری اطاعت کرد(اصلا من عددی نیستم)

یا اینکه مقام معظم رهبری خطا کاره

و... و... و..........


کاملا واضح و روشنه که مقام معظم رهبری علاوه بر مقام بالای معنوی که دارن

در خیلی از مسائل روز دنیا متخصص هستن و

خیلی بهتر از منو شما میتونن نظر بدن و ماها همه باید از نظرات ایشون اطاعت کنیم

چون هر چی که باشه ایشان رهبر عزیز ما

هستن و کلام ایشان هم برای ما فصل الخطاب میباشد.


بنده خودم سرتا پا گوشم و حاضرم جانم را فدای رهبر عزیزم کنم .من خاک پای رهبرم هم نیستم.


اما  اما اما


اما صحبت من اینجاست که چرا اگر کسی با رهبر عزیز اختلاف نظر کوچکی داره

فورا به او انگ ضد ولایت میزنن و میگن از

ولایت دور شده؟ منظورم آقای دکتر احمدی نژاده. چرا میگن که از ولایت دور شده؟


با توجه به صحبت های بالا آیا اگر در بعضی جاها ، یه اختلاف سلیقه وجود داشته

باشه با به حساب دوری از ولایت و ضدیت با

 

ولایت گذاشت؟


مگر خود مقام معظم رهبری در همین درگیری های داخلی نگفتند که اختلاف

سلیقه وجود دارد  و نه اختلاف در نظام؟


یعنی نظام را همه قبول دارن ولی بعضی ها که خیلی هم کم هستند ، نظراتشون یه خورده فرق داره.


اینو نباید به معنای دوری از ولایت گذاشت.


دوستان من امام خامنه ای خودشون هم فرمودند که در رابطه با من

تعصب نداشته باشید.در جریان فتنه 88 یادتون هست؟


ایشان فرمودند که اگر عکس من را هم پاره کردند و روی زمین اندا ختند و ...

شما درگیر نشوید.مبادا حرفی بزنید که ...


بله دوستان من تعصب اصلا خوب نیست.آدم باید تعهد داشته باشه نه تعصب.


دوستان یه کم فکر کنید ببینید فرق تعهد با تعصب چیه


در پایان میخوام بگم که بله من دکتر احمدی نژاد رو دوست دارم ، خیلی هم دوست دارم،

چون واقعا من هنوز رئیس جمهوری

مانند ایشان ندیدم .درشجاعت در صداقت در مردانگی در ولایت پذیری و ...


بله من خودم رو در برابر کسی که 8 سال برای ملتش زحمت کشید متعهد میدانم تا از

او در برابر بی وفایی ها  حمایت کنم.چرا

بعضی ها بی انصافی میکنن و طوری برخورد میکنن که انگار نه انگار این آقا کاری کرده.


بله درسته خیلی اشتباه داشته ولی خدمات ایشون خیلی بیشتر از اشتباهات ایشونه.


کی پیدا میشه که اشتباه نداشته باشه؟ بله اشتباه داشتند،ولی آیا هیچ خدمتی نکردند؟


چرا کسی نمیاد از خدمات ایشون بگه ، چرا کسی نمیاد یه دونه فقط یه

دونه از کارهای بزرگی که ایشون انجام دادن رو بگه.


همه وایستادن تا دکتر احمدی نژاد یه حرف بزنه بعد براش موضع گیری

کنن بعد هم تو رسانه های متعلق به خودشون نفد کنن و

 

حتی توهین.


یادمان باشد که خداوند شاهد و ناظر بر همه اعمال و نیات ما هست و چیزی پنهان و پوشیده نیست.


من کاری ندارم آقای مشایی فلان کرد  یا مثلا فلان کس در دولت دکتر چکار کرد.

ببینید خود دکتر چکار کرد.


من واقعا خیلی دلم میسوزه از این همه بی وفایی بعضی ها ،

دلم میخواد بشینم یه دل سیر(شاید هم یه دل پیاز) گریه کنم


در پایان میخوام بگم که من حامی کسی نیستم من حامی حقم فقط همین.


من طرفدار سرسخت رهبرم هستم و یک کلام بگم رهبرم

همه چیز منه و هر کسی که بخواد با ایشان مخالفت کنه من باهاش

 

  سخت مخالفم حتی دکتر احمدی نژاد یا هرکس دیگه ای.


خیلی ببخشید که سرتون رو درد آوردم و ممنون از اینکه حوصله به خرج دادین و این مطلبو خوندین.


لطفا با نظربدین و اگر من جایی اشتباه میکنم بهم یادآور بشین(لطفا با دلیل و منطقی)


در پناه حق باشید
یا علی



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 17 / 4 / 1392برچسب:ولایت,ولایت پذیری,دوری از ولایت,ضدولایت,احمدی نژاد,امام خامنه ای,مقام معظم رهبری,, توسط مسعود

وسط نداریم  یا هستیم یا نیستیم


اگر هستیم همه چی تعطیل، زندگی باید رنگ و بویی دیگر بگیرد


این جنگ جدی است ، هنوز هم کل یوم عاشورا و کل یوم کربلا است


هنوز یارگیری هست ، همیشه کربلای 4 هست


جنگ امروز ، جنگ بردن عقل ها و دل هاست


نمیشه بدون وضو بشینی پشت کامپیوتر و دل کسی رو آنطرف دنیا ببری ، نمیشه بی وضو باشی و اثر

وضعی داشته باشی ، نمیشه حواس خودت پرت باشه بعد بخوای حواس دیگران را جمع کنی.


مسابقه الی الله است ، امروز ما جوانان مرزداران در منطقه دفاع از عقیده و عمل و رفتارهای اجتماعی

هستیم.
چرا دست روی دست گذاشته ایم و بیکاریم؟


چرا در خط مقدم نمیجنگیم؟


مدل ما ،مدل شب امتحانی است. ما میگیم دشمن ، ولی باور نداریم که دشمنه!


ما منتظر چی هستیم؟ منتظر این هستیم که اتاق جنگ بنی صدر برای ما تصمیم گیری کنه، یا اینکه مانند

چمران و طهرانی مقدم بریم و خط دفاعی رو ببندیم؟


یا علی

حتما کلیپ زیر رو دانلود کنید و ببینید

 

لطفا کلیک کنید



...


طبقه بندی: <-CategoryName->
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 17 / 4 / 1392برچسب:جنگ,, توسط مسعود
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 21 صفحه بعد